انشاء درس اول نگارش یازدهم

در این مقاله انشاء درس اول نگارش یازدهم برای شما عزیزان آماده شده است ابتدا آموزشی کوچک برای یادگیری شکل و شمایل درس و سپس یک انشا برای تمارین صفحه 21 و 22 و 30 و 31 کتاب به صورت گام به گام قرار داده شده که دانش آموزان در صورت نیاز میتوانند استفاده کنند شما میتوانید نمونه انشای مربوط به مثل نویسی صفحه 32 و 33 را نیز در مطلب بعدی ببینید .

درس اول نگارش یازدهم  : اجزای نوشته ( ساختار و محتوا )

نوشته ها نیز مانند هر پدیده ای، اجزایی دارد. خوب حالا باید بدانیم که هر نوشته از دو بخش ساختار و محتوا تشکیل شده است.

ساختار نیز بر دو گونه است: بیرونی و درونی.

شکل کلی اثر ساختار بیرونی را تشکیل می دهد اینکه شکل نوشته داستانک باشد یا داستانی بلند همه و همه به قالب بیرونی مربوط است .

اما قالب درونی به چه شیوه است ؟

در سال های پیش آموختیم که طرح نوشته از سه بخش  مهم مقدمه، بدنه و جمع بندی (نتیجه گیری ) تشکیل شده است. نویسنده در بخش مقدمه، اطلاعات کلی در حد یک بند را به ما می دهد . در بندهای بعدی مطالب اصلی به صورت بدنه متن به خواننده منتقل می شود . این بخش معمولا با موضوع اصلی در ارتباط است،و سعی می شود مطلب در بدنه گسترش بیابد و در بند پایانی یا بند جمع بندی، نویسنده حاصل کلام خود را در عبارتی اثرگذار، یک بیت شعر یا حتی یک سؤال تفکر برانگیز، مطرح میکند.

در صفحه های  24 و 25 و 30 و 31  و فعالیت دوم / تمرین دوم درس اول کتاب نگارش یازدهم شما باید با توجه به طرح نوشتە خود، متنی بنویسید. و بند مقدمه، بندهای بدنه و بند جمع بندی را در آن مشخص کنید :

موضوع انشا : باران

آسمان به یک باره روشن و خاموش شد.صدای عجیبی به گوش رسید.گویا رعد و برق است. آسمان سیاه و قرمز شد و باران شروع به بارش کرد. آرام آرام بارید،آسمان بیخودی شلوغش کرده بود،من خودم شاهد بودم ! بوی خاک هوا را برداشته بود،تند تند نفس های عمیق میکشیدم تا بیشتر بوی خاک را استشمام کنم. ( مقدمه )
اما هر چه میگذشت شدت بارش باران بیشتر میشد روی لباس هایم علامت قطره های باران افتاده بود و خیس شده بود. برگ های درختان هم حسابی شسته و شفاف شده بودند،گویی حمام کرده اند! (بند بدنه اول ) 

مادران چادرشان را به روی سر کودکشان میکشیدند تا مبادا خیس شوند و سرما بخورند،اما من بی خیال دنیا دستانم را باز میکردم صورتم را بالا میگرفتم تا هر چه باران هست نصیبم شود.چندی نگذشت که خیابان ها پر از آب شد،ماشین ها با برف پاک کن های روشنشان که از خیابان می گذشتند آب کف خیابان را به اطراف می پاشیدند . (بند بدنه دوم ) 

گنجشک ها و یاکریم ها سراسیمه به دنبال پناه گاه میگشتند،گویا لانه شان را گم کرده بودند.بالاخره به کوچه مان رسیدم. خدای من ! چقدر آب در چاله چوله ها جمع شده است !(بند بدنه سوم )

قبل از بارندگی به نظر می رسید که کوچه ی بی عیب نقصی داریم!!!اما حالا میبینم که کوچه پر از چاله های کوچک و بزرگ است.بارش باران تقریبا قطع شده بود،فقط قطره هایی کوچک و با فاصله از آسمان می چکید و روی آب های جمع شده در چاله می افتاد و حلقه های زیبایی را بوجود می آورد ؛ زنگ خانه را زدم.مادر درب را باز کرد و به من خوش آمد گفت . لباس هایم را عوض کردم و کنار بخاری نشستم و مهمان یه فنجان چای گرم مادرم شدم…(بند نتیجه گیری )

“پایان” (برگرفته از ربات بانک انشاء )

تی وی یا سعی دارد که با ارائه محتواهای درس نگارش به شما عزیزانی که در این درس مشکل دارید کمک کند در این مطلب که مربوط به درس اول نگارش یازدهم سعی شده است که یک انشاء و آموزش قرار گیرد ولی خواهشمنیدم ابتدا خودتان برای نگارش انشاء درمورد باران یا هر موضوع دیگر تلاش کنید.